نشست تخصصی سیاستگذاری اجتماعی توسعه روستایی در ایران در تاریخ 96/11/25 توسط انجمن علمی جغرافیا و برنامه ریزی روستایی ایران با مشارکت دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در دانشکده علوم اجتماعی برگزار گردید.
نشست تخصصی سایتگذاری اجتماعی توسعه روستایی در ایران با حضور جمعی از استادان و دانشجویان این رشته از از دانشگاههای مختلف برگزارگردید. جناب آقای دکتر محمود جمعه پورعضوهیئت مدیره و استاد دانشگاه علامه، خانم دکتر ژیلا سجادی؛ معاون وزیر کشور و دکتر سعیدرضا جندقیان؛ معاون امور دهیاری های سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور سخنرانان این نشست بودند. در شروع جلسه، دکتر جمعه پور، نایب رئیس انجمن جغرافیا و برنامه ریزی روستایی ایران، ضمن خوشآمدگویی به حضار:
گفته های دکتر جمعه پور:
بحث مار در ارتباط با سیاستگذاری اجتماعی در فرایند توسعه روستایی ایران است، معمولا بحثهایی که در ارتباط با توسعه روستایی مطرح میشود بیشتر یا بحثهای کالبدی و فنی هست و یا بحثهای که تا حدی اقتصادی و فضایی میباشد و کم تر به مقوله اجتماعی به ویژه مبحث سیاستگذاری اجتماعی(که معمولا عهده دار آن دولتها میباشند) پرداخته میشود.
سیاستگذاری در توسعه روستایی در ایران و بیشتر کشورهای در حال توسعه غالبا از طریق دولت( دولت رفاه) انجام میپذیرد. دولت رفاه برای بهبود اوضاع جوامع کشورهای اروپایی بعد از جنگهایی جهانی ماهیت وجود به خود میگیرد. حالت دولت رفاه را در دوران سازندگی در کشور خودمان تجربه کردهایم.
زمانی که ما صحبت از سیاستگذاری اجتماعی در جوامع روستایی میکنیم به یک معنی هم میتوان گفت که ما رابطه جامعه روستایی با دولت را در غالب سیاستگذاری های اجتماعی و توسعهای میبینیم. بنابرین بحث از سیاستگذاری در این حوزه نشاندهنده رابطه دولت با جامعه محلی است.
دولت در مسیر سیاستگذاری در جوامع روستایی دو نقش را بر عهده دارد: الف) عدالت در جامعه و افزایش برابری و ب) افزایش سطح رفاه .
در شرایط حاضر به خاطر وجود تحریمها و اهمیت یافتن مسئله تولید نگاه دولت به روستا و توسعه روستایی جدیت بیشتری پیدا کرده است.
در بحث سیاستگذاری اجتماعی در جوامع روستایی امروزه مسائل اساسی همچون اشتغال، مسکن، دسترسی به خدمات و امکانات، کاهش نابرابریها و ...مطرح میباشد.
یکی از ابزارهای اجرایی سیاستهای اجتماعی در کشور برنامههای توسعه(همچون طرح هادی) میباشند.
خواستها و نیازهای جوامع روستایی تغییر کرده ولی این تغییرات با سیاستگذاریهای دولتی در این حوزه هماهنگ نبوده است.
در بحثهایی که در حوزه روششناسی و توسعه وجود دارد، گفته میشود که امروزه دوران یک دولت، یک سیاستگذاری، یک برنامه و یک جامعه گذشته است. ما امروز با تکثر و گوناگونی در تمامی موارد روبهرو هستیم.
یکی از دلایل عدم موفقیت برنامههای توسعهای در کشور به زعم ما دانشگاهیان این است که در سیاستگذاریهای دولتی تنوع جوامع روستایی در نیازها و الزمات مکانی و فرهنگی در نظر گرفته نمیشود.
برنامه های توسعه ای کشور حالت بالا به پایین رو داشته و و برنامهها به صورت یک نسخه برای تمامی مناطق کشور بدون توجه به الزامات به اجراء در میآیند.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، جمعیت و کیفیت نیروی انسانی در جوامع روستایی رو به کاهش است. طبق گزارشهای این مرکز شکاف درآمدی معنیداری بین جوامع روستایی و شهری کشور وجود دارد.
طبق گزارشهای مرکز نامبرده میزان درآمد در شهرها 1.9 برابر روستاهاست و با آغاز فرایند یارانههای نقدی این میزان تشدید شده.
برداشت ما این است که دولت به عنوان یک نهاد سیاستگذار به صورت ایستا با جامعه روستایی که هر روز خواست و نیازهای آن رو به فزونی است، برخورد میکند.
جامعه روستایی ما در ارتباط با روند مداخلات دولت در روند زمانی از یک جامعه با حکمرانی محلی( یک جامعه نسبتا مستقل) به سمت حکمرانی دولتی ( شکلگیری اصلاحات ارضی و حضور شوراها و دهیاریها) که دولت همه کار روستاها شده است حرکت نموده
معمولا دولتها در حوزه سیاستگذاریهای اجتماعی حکمرانان خوبی نبودهاند.
برای رسیدن به شکل مطلوب حکمروایی امروزی ( حکمروایی محلی شایسته) نیاز به بحثها و الزاماتی از قبیل: پذیرش تنوع و تکثر، توجه به نیازهای مردم، حضور مردم در تصمیمسازی و تصمیمگیری، مشارکت و برنامهریزی در سطح محلی، میباشد.
در روستاهای امروز کشور ما با مداخله دولت در دهههای اخیر جمعگرایی جای خود را به فردگرایی داده است.
در حکمروایی جدید نقش دولت در جریان سیاستگذاری میبایست بصورت تسهیلگر توسعه باشد.
مشارکت الزاماتی دارد و گفته میشود مشارکت دو تا بال دارد : بال اول: حق انتخاب و بال دوم: آگاهی میباشد و به عبارتی مشارکت یعنی تقسیم اختیارات.
بنابرین در حالت مطلوب یک جامعه باید خودش سرنوشتش را تعیین کند و دولت و جامع موقعیت برابری داشته باشند و ارزشها(پولی بودن و فردگرایی) نیز باید تغییر کنند.
گفته های دکتر جندقیان(معاون امور دهیاریهای کشور):
در حال حاضر ما 62 هزار آبادی و روستا در کشور داریم که از این تعداد 38 هزار با نام روستا خوانده میشوند و از این تعداد 33700 روستا دارای دهیاری هستند. در دستور کار است که در شرایط فعلی روستاهای بالای 30 خانوار دارای دهیاری بشوند هر چند که طبق قانون میبایست ملاک 20 خانوار به بالا شرط حضور استقرار دهیاری باشد.
دولت در شرایط کنونی تفویض اختیار به مراکز محلی را از طریق دهیاریها انجام میدهد.
بعد از حضور دکتر رحمانی فضلی( وزیر کشور) در عرصه مدیریت دولتی یک تحول عظیم در عرصههای روستایی اتفاق افتاده است. ما از ابتدای سال 1382 که نهاد دهیاری استقرار پیدا کرد تا پایان شهریور 96 13 هزار ملیارد تومن پول و اعتبارات به روستاها ترزیق شده که از این میزان 73 درصد مربوط به دوره وزارت دوره آقای رحمانی فضلی بوده است.
عقب ماندگی جوامع روستایی ما ساختاری است. اگر ما مرکز- پیرامون ساختاری داریم پیشاز آن مرکز – پیرامون اندیشهای داریم.
سه ملاک متمدن بودن طبق نظر آقای عظیمی(اقتصاد دان) یک سکونتگاه: 1- جمعیت 2- تولید و 3- هنر و مهارت. اگر در جامعهای هر سه اینا باشد تمدن است و اگر یکی هم نباشد متمدن نیست. طبق این ملاکها ممکن است یک روستای کوچک متمدن باشد ولی یک شهر بزرگ متمدن نباشد.
در کتاب تاریخ سیستان(که حدود 1300سال پیش نوشته شده) صفحه شصت گفته میشود مشکلات فلات ایران سه چیز است: 1- آب 2- بند ریگ و 3- ظلم. اما آقای دیوید هاروی(اندیشمند حوزه جغرافیای شهری و اجتماعی) در سال 2010 در مقاله ای با عنوان عدالت و جغرافیا میگوید مشکلات دنیای کنونی سه چیز است: 1- آب 2- بیابانزایی و 3- عدالت اجتماعی. لذا 1200 سال پیش مسائل اجتماعی برای جامع ایرانی مهم بوده.
دانشگاههای کشور به شدت انتقادی هستن و بیشتر مسئله رو تبیین میکنند و راهبردهای توسعه را ارائه نمیکنند.
ما به طور متوسط برای ایجاد هر شغل در روستا بین 30 تا 70 ملیون هزینه کردهایم.
ما به مردمان روستایی میگویم شما(دهیاریها) به ما طرح بدهید ما برای شما پنج کار انجام خواهیم داد. در صورتی که در گذشته دولت به مردم میگفته که چه کارهایی انجام بدهند و چه چیزهایی لازم دارند. این پنج کار عبارت است از: 1- صدور مجوزهای لازم 2- ایجاد هماهنگیهای بیندستگاهی 3- تسهیلات به میزانی که کار آنها را راه بندازد( از 500 میلیون تا دو ملیارد تومان) 4- مشارک بخش خصوصی 5- مشارکت بخش مردمی.
تا سال 95 میزان اعتبارات شهری 2.5 برابر روستائیان بوده است اما در شرایط کنونی این میزان خیلی تعدیل شده است.
ما بیست و هشت دستگاه متولی توسعه روستایی داریم و بروکراسی اداری در این دستگاهها روند مداخلات توسعهای را کند کرده است.
گفته های خانم دکتر ژیلا سجادی
توسعه روستایی و شهری باید به صورت تومان انجام شود و تقسیم رشتههای دانشگاهی به بخشهای روستایی و شهری کاری اشتباه بوده است.
با آسفالت کردن و دادن خدمات اولیه به روستاها توسعه ایجاد نمیشود بلکه توسعه نیازمند تغییرات در جنبههای فرهنگی و اجتماعی است. توسعه به معنی واقعی حالت پایین به بالا دارد.
چهار مفهوم از توسعه را ما پشت سر گذاشتهایم: 1- توسعه به معنی رشد اقتصادی( اقتصاد تک محصولی و نقش کلیدی نفت در اقتصاد کشور، شروع مهاجرت از روستاها به مراکز شهری به ویژه شهرهای بزرگ برای دسترسی به زیرساختهای رفاهی)؛ 2- مصرف گرایی( شاخص های توسعه در این دوره: وجود صنایع سبک و فرهنگ مصرفگرایی در شهرها و روستاها)؛ 3- مناسبات سرمایهداری( شهرها به اندازه کافی از امکانات بهرهمند شده اند و نیاز به توجه به روستاها وجود دارد، رویکرد قطب رشد، در این شرایط روستا نه مصرف کننده است و نه تولید کننده بلکه مرکز تبادلات کالاهای سرمایهای بوده است)؛ 4- تامین نیازهای اساسی روستائیان از طریق آموزش و ترویج در قالب نهادهایی همچون سپاه دانش و ترویج قبلا از انقلاب اسلامی؛ 5- توسعه پایدار: توسعه پایدار زیربنای توسعه فرهنگی و اجتماعی میخواهد، توسعه پایدار فقط محیط زیست نیست.
توسعه به معنی واقعی یعنی وجود افرادی که بتوانند بر سرنوشت خویش تاثیر گذاری لازم را داشته باشند.
بنده از عملکرد دهیاریها رضایت ندارم و بعضا حمایتهای نادرستی از برخی از افراد برای دهیار شدن صورت میگیرد.
صحبتهای دکتر افراخته(استاد دانشگاه خوارزمی و رییس هیئت مدیره انجمن جغرافیا و برنامه ریزی روستایی ایران)
دانشگاه وظیفه اش انتقاد است آینده را میبیند و اگر آینده را نبیند مرده است و از مشکلات دانشگاههای ما این است که سربه زیر است.
دلیل ضعف دانشگاهها عدم توجه به نیازهای دانشجویان و عدم تامین حداقل شرایط دانشجویان به ویژه دانشجویان حوزه توسعه روستایی است.
صحبتهای دکتر جمعه پور در ادامه نشست
در جواب دکتر جندقیان که ایراداتی را برای دانشگاها در شرایط فعلی بیان کرده بودن دکتر جمعهپور اینگونه پاسخ دادند که برای دانشگاهها سه تا کارکرد رو در نظر میگیرند: 1- تولید دانش؛ 2- فرهنگسازی و تولید فرهنگ و 3- نقد وضع موجود و اخیرا هم که مباحثی همچون کارآفرینی رو به این کارکردها اضافه کردهاند.
هدف ما ایجاد ارتباط بین دانشگاه و نهاد سیاستگذاری در درجه اول و در مرحله بعد نقد شرایط موجود برای رسیدن به وضع دلخواه است.
در پژوهشهایی که ما در دانشگاه انجام دادهایم مشخص شده که مسئله اول و مهم در جامعه روستایی مسئله مدیریت مناطق روستایی(دهیار و دهیاریها) بوده است.
اگر مشکل سیاستگذاری ما( طبق گفتههای دکتر جندقیان) مشکل ساختاری پس چرا دولت کنونی ساختارهای مدیریتی مناطق روستایی را اصلاح نمیکند.
سوال ما اینه که اگر ما الان پول بیشتری در مناطق روستایی هزینه میکنیم، این پول بر اساس چه برنامهای هزینه میشود؟ آیا دهیاریها آمادگی دریافت این مبلغ را دارند؟ و آیا نحوه هزینه این مبالغ را طبق اصول و برنامه آموختهاند؟
پرسش و پاسخ؟
- چرا دولت ما یک سیاست روشن همچون کشورهایی چون چین و هند در قبال توسعه منطقهای و محلی طبق مطالعات آمایش سرزمینی انجام نداده است؟
- در اکثر کشورهای دنیا سیاستهای مربوط به توسعه روستایی در زیرمجموعه و چارچوب وزارت کشاورزی معنی پیدا میکند این در حالی است که در ایران این وظایف به وزارت کشور سپرده شده و این طور به ذهن متبادر میشود که وزارت کشور بیشتر به دنبال رفاه اجتماعی بوده( به جای اینکه به دنبال سیاستهای تولیدی باشد). دلیل این شرایط چیست؟
- دلیل چالشهای موجود در ساختار مدیریت فعلی چیست و به نظر میرسد ساختار کدخدایی و چارچوب معیشت سنتی روستا حالت پایدارتری داشته است؟
- سوال از خانم دکتر سجادی: برنامه شما برای حفظ محیط زیست روستا چه میباشد؟
- سیاست دولت در قبال جلوگیری از مهاجرت چیست؟ برای گرفتن وام اشتغالزایی نیاز به آورده میباشد جوان روستایی توان تامین آورده را برای گرفتن وام ندارد.
- اگر مشکل اساسی ما در روستا فرهنگ سازی هست آیا ما واقعا توان ایجاد یک گفتمان را داریم که ارزش کار رو جایگزین ارزش پول در ذهن یک جوان روستایی بکند؟ و سوال دیگه اینه که اگر وظیفه دولت ایجاد زیرساخته آیا دولت کاری به جز ساختن راه و گازرسانی و ... را دارد و آیا اصلا به جزء این موارد میتواند کار دیگری را انجام دهد؟
- سوال دکتر عنابستانی: ما یک و نیم ملیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی برداشت کردیم و معادل با آن هم بانکها برا اشتغال زایی و توسعه در مناطق روستایی اعتبارات در نظر گرفته اند. سوال اینجاست که باتوجه به اینکه بعد از اصلاحات ارضی به این طرف ظرفیت جامعه روستایی تا حد زیادی از نظر خلاقیت به خاطر مهاجرت جوانان روستائی کاهش پیدا کرده است و توجه به این نکته که ممکن است افراد سودجو شهری بتوانند در قالب یک فرد روستایی این اعتبارات را به شهرها و بخش معاملات سرمایهای وارد بکنند، آیا دادان این حجم از اعتبارات با سازو کار و ساختار موجود میتوان مفید باشد؟
- دکتر خراسانی: ما نیاز به یک بازتعریف در سیاستگذاری اجتماعی مناطق روستایی داریم و اون توجه به بحث عدالت فضایی در پهنه سرزمینی ایران است که به مراتب مهمتر از بحث عدالت اجتماعی است. برای مثال در شریط کنونی درآمد یک فرد روستایی در تهران بسیار بیشتر از درآمد یک فرد شهرنشین در مناطق حاشیهای کشورمان میباشد.
پاسخها:
دکتر سجادی: فکر توسعه روستایی در ایران به سال 1327 و تشکیل سازمان برنامه در کشور برمیگردد. تشکیل کارخانجات و کارگاههای تولید متناسب با الزامات و پتانسیلهای منطقه و تشکیل زنجیره ارزش محصولات روستایی در مبدا و همچنین سیاستهای جمعیتی میتواند در حفظ محیط زیست کمک رسان باشد.
دکتر جندقیان: وزارت کشور دیدی فضایی دارد و از این رو مسائل حوزه روستاها رو مدیریت میکند. ما در سالهای آینده طیفهای از سکونتگاها را خواهیم داشت: سکونتگاههای کوچک، میانی، متوسط و سکونتگاههای بزرگ و انجام امور محلی فقط بحث کشاورزی نیست و دهیاران جزء مدیران پاکدست دولت در عرصههای محلی هستند و در این مسیر ممکن است مشکلاتی هم با توجه به تازهکار بودن هم وجود داشته باشد. تحولاتی مبتنی بر اصالت روستاها در حال شکلگیری است. این تحولات در افق ده ساله آینده قابل رویت خواهد بود. ما با دانشگاه برای ارزیابی عملکرد خود قرارداد بستهایم در واقع ما پول دادهایم تا خود را نقد کنیم.